من و عزیز دلم...

سلامی چو خدای عشق و سلامی چو عاشقی...


بعد از چند وقت میخوام بنویسم و میخوام درباره ی موضوع خیلی قشنگ و _خیلی سخت قابل توصیف !!!!_حرف بزنم ...


من به تازگی ی زندگی جدید شروع کردم...ی زندگی که خیلی دوسش دارم ...هم زندگی رو هم ...هم...همدمم رو...


زندگی که قراره همچیو " با هم " درست کنیم...و بسازیم...من و محمد برای ساختن ی زندگی اروم و رویایی ی عالمه برنامه


داریم و میدونم که با توکل به خدا همه رویاهامون به واقعیت میپیونده...شاید سخت باشه و راه طولانی در پیش داشته باشیم


ولی "ما" این زندگی رو میسازیم...الان ن من منم،و ن محمد ...ما ، ماییم!!!


خیلی سخته نوشتن از یک عشق...واقعا نمیدونم چی بگم که عشقمونو توصیف کرده باشم...چون قابل توصیف نیست...


پس بسنده میکنم به همین...و شاید دوباره بنویسم البته با جنسی متفاوت ...نوشته هایی برای عزیز دلم...